Immigrate to Germany

اقامتگاه کودک متولد شده در آلمان

اقامتگاه‌ در حقیقت اصطلاح‌ حقوقی‌ است به‌ معنی‌ محل‌ سکنای شخص‌ و مرکز مهم‌ امور مربوط به شخص می‌باشد. اقامتگاه‌ در حقوق‌ داخلی‌ و حقوق‌ بین‌الملل‌ خصوصی‌ دارای اهمیت‌ و آثار گوناگونی‌ است.در این مقاله در خصوص افرادی است که قصد مهاجرت به آلمان را دارند.

موسسه مهاجرتی دیپلمات در تمامی مراحل جهت مهاجرت و اخذ اقامت دائم کشورآلمان در کنار شماست.

از نظر تامین منافع صغار و محجورین قانون گذاردر ماده ۱۰۰۶ قانون مدنی مقرر داشته است :

اقامتگاه صغیر و محجور همان اقامتگاه ولی یا قیم آنها است. به موجب این ماده اقامتگاه صغیر سفیه و مجنونی که عدم رشد یا جنون او متصل به زمان صغر باشد در صورتی که دارای ولی خاص باشند. اقامتگاه ولی خواهد بود.

قوانین مربوط به اقامتگاه در آلمان

 

در صورتی که صغیر تحت ولایت باشد اقامتگاه پدر و مادر اقامتگاه طفل خواهد بود.

در برخی کشور ها مثل آلمان سوئیس اسپانیا پرتغال اقامتگاه فرد همان محل سکنای اوست و بدین ترتیب با تغییر محل سکنا اقامتگاه قانونی فرد نیز تغییر می کند.

دربیشتر نظام‌های حقوقی، دوره کودکی به دو بخش تقسیم می شود:

  • دوره عدم تمیز
  • دوره تمیز

در حقوق ایران، تعریف قانونی از دوره تمیز نشده است. کودکی که در دوره تمیز باشد، کودک مُمَیِّز گفته می‌شود و آن عبارت از کودکی است که گرچه سن و سال کمی دارد، ولی شعورش به امور روزمره می‌کشد و سرش در خرید و فروش‌های عادی کلاه نمی‌رود و هنجارهای روزمره مردم را تا حد متعارف می‌داند.

کودک غیر ممیز نیز کسی است که پا به دوره تمیز نگذاشته باشد. پس دوره عدم تمیز، به دوره زندگانی کودک، پیش از دوره تمیز، گفته می‌شود.

در برخی از کشورها برای دوره تمیز، سنی معین شده و اگر کودک به آن سن رسیده باشد، ممیز محسوب می‌گردد. برای نمونه قانون مدنی آلمان، سن هفت سال تمام را پایان دوره عدم تمیز کودک می‌داند و از آن به بعد، کودک، ممیز محسوب می‌شود.

مهاجرت و اخذ تابعیت آلمان از طریق تولد

 

مهاجرت و اخذ تابعیت اصولا رابطه سیاسی و معنوی است که شخص را به دولت معینی مربوط می سازد. این تعریف دارای سه عنصر سیاسی بودن ومعنوی بودن وحقوقی بودن است. ودو طرف دارد شخص دارای تابعیت و دولت اعطا کننده تابعیت.

تابعیت از طریق تولد جزء اصلی ترین انواع تابعیت محسوب می شود. این تابعیت، تابعیتی است که با تولد شخص شروع شده و در طول زندگی ادامه می یابد واز دو روش خاک یا خون حاصل می شود. معمولا این تابعیت غیرارادی و تحمیلی است.

به این مفهوم که چنانچه برای مثال شخصی در ایران متولد شود بر اساس مفاد قانون ما خواه ناخواه ایرانی محسوب می شود. البته به شرط اینکه شروط دیگری نظیر پدر ایرانی هم لحاظ شده باشد.

بنابراین کسی که دارای تابعیت ایرانی از طریق تولد شد نمی تواند تابعیت را انتخاب کند بلکه تابعیت بر او تحمیل می شود. ترک این نوع تابعیت نیز مستلزم رعایت شرایط حقوقی خاص می باشد.برای مثال: ماده ۹۸۸ قانون مدنی مقرر نموده اتباع ایرانی نمی توانند ترک تابعیت کنند مگر با رعایت چهار شرط مذکور در ماده فوق.

اقامتگاه نیز مانند تابعیت دارای اصول و مبانی سه‌گانه‌ای است که تقریباً بر همان اصول تابعیت مبتنی هستند. این اصول سه‌گانه عبارتند از:

  • ۱) اصل لزوم اقامتگاه: به این معنا که هر شخص باید دارای اقامتگاه معینی باشد، زیرا شخصیت هر کس در حقوق و تکالیف او متجلّی می‌گردد و تحقق حقوق و تکالیف نیازمند مکان است، که این مکان ممکن است اقامتگاه شخص و یا محل سکونت وی (محلی که شخص به‌طور موقت در آن‌جا حضور و سکونت دارد) باشد. اقامتگاه هم در حقوق بین‌الملل همانند حقوق داخلی دارای آثار متعددی است، از جمله: تعیین صلاحیت قضایی و صلاحیت محلی دادگاه در رسیدگی به دعاوی بین‌المللی و نیز تعیین قانون صالح.

موارد یاد شده و جهات دیگری ایجاب می‌کنند که هر کسی دارای اقامتگاهی باشد یا بتوان اقامتگاهی معین را دربارۀ او مفروض دانست (اقامتگاه اختیاری یا اقامتگاه قانونی).

با آن که در ضرورت بهره‌مندی هر کس از یک اقامتگاه تردیدی وجود ندارد، امّا در عمل کسانی هستند که نمی‌توان اقامتگاه آن‌ها را مشخص نمود. این وضعیت می‌تواند از عمل خود شخص یا از شرایط نامساعد اجتماعی که به او تحمیل گردیده و او را از ماندن در محلی معین محروم ساخته، ناشی شده باشد، ولی این مشکل کمتر به وجود می‌آید چون به هر حال هر شخصی در یک محلی به سر می‌برد و معمولاً در همان محل اعمال حقوقی خود را انجام می‌دهد. بنابراین محل یاد شده اقامتگاه وی محسوب می‌شود.

طبق اصل لزوم اقامتگاه، امروزه در اکثر کشورهای جهان به محض تولد طفل، اقامتگاه پدر و مادرش را به او تحمیل می‌کنند.

* اصل اختیاری بودن اقامتگاه: یعنی هر فرد آزاد است، محلی برای سکونت و امور مهم خود انتخاب کند.

*) اصل وحدت اقامتگاه: طبق این اصل هیچ کس نمی‌تواند بیش از یک اقامتگاه داشته باشد. این اصل نیز مانند اصل لزوم اقامتگاه توسط اغلب کشورهای جهان مانند ایران، فرانسه، سوئیس و انگلیس پذیرفته شده است.

امّا علی‌رغم این اصل می‌بینیم در برخی کشورها مانند آلمان طبق بند ۲ از مادۀ ۷ قانون مدنی آلمان، یک شخص می‌تواند چندین اقامتگاه داشته باشد.

بنابراین همان‌گونه که در تابعیت، افرادی دارای تابعیت مضاعف هستند در اقامتگاه نیز افرادی یافت می‌شوند که بیش از یک اقامتگاه دارند.

  • اصل تغییر پذیری اقامتگاه: اقامتگاه یک امر همیشگی نیست و قابل تغییر است و برای این کار کافی است که شخص مرکز مهم امور خود را به محل دیگری منتقل نماید. گرچه در سطح بین‌المللی این مساله به این سادگی نیست، با این حال از تغییر تابعیت بسیار ساده‌تر است.

از نظر تامین منافع اطفال قانونگذار اکثرا کشورها اقامتگاه  طفل را اقامتگاه  ولی و قیم  را در نظر دارند . مگر در شرایط زیر که طفل برای اقامتش شامل سیستم زیر میشود :

  • اطفالی که والدین معینی ندارند: کشورهای اروپایی اطفال بدون والدین مشخص، ارقام بزرگی را تشکیل می دهند . این اطفال سر راهی که سازمان های عمومی آنها را اداره می کنند نمی توانند از سیستم خون استفاده کنند، وتابعیت والدین را بدست آورند.
  • اطفالی که والدین بدون تابعیت دارند: جمعی از افراد به دلایل مختلف فاقد تابعیت هستند ، به اطفال این گروه هم نمی شود تابعیت والدین را تحمیل کرد، زیرا والدین تابعیتی ندارند که به فرزندان منتقل کنند.در نتیجه طفل در کشوری که به دنیا میاید تابعیت ان کشور را میگیرد.

در مواردی که چنین اشکالاتی در سر راه استفاده از سیستم خون وجود دارد باید از سیستم خاک استفاده کنیم.

کشورها دومعیارسیستم خون یا سیستم خاک را برای تعیین اتباع خود در نظر گرفته اند،. سیستم خون دارای سیستم نژادی میباشد که سیستم نژادی دارای دو جنبه است :

  • جنبه دفاعی سیستم خون

جنبه دفاعی سیستم خون را می شود به وضعی تشبیه نمود که، کشوری می خواهد استقلال وحاکمیت خود را بر سرزمینی که در اختیار دارد حفظ کند، و می خواهد فرزندان همان نژاد موجود باقی بمانند ومصالحش اقتضاء می کند، تابعیت را به اطفالی بدهد که ریشه در آن سرزمین دارند.

  • جنبه تعرضی سیستم خون

اعمال سیاست تعرضی از طریق تابعیت، یعنی افرادی را دولتی به دلیل ریشه درزیست شناسی تابع خود بشناسد، واز این طریق بخواهد دعوی سازد و دست به تهاجم بزند ، سیاست آلمان از اتکای به سیاست نژادی همین بود. تبلیغ میکردند که آلمانی هایی که در نوار مرزی بوده اند و در اثر الحاق به دیگر سرزمین ها تابعیت آلمان را از دست داده اند، مجدداً آلمانی شناخته می شوند، وبا این شناسایی به همراه سرزمین محل سکونت به آلمان باز گردند.

پس با توجه به بحث بالا که آلمان سیستم خون را پیروی میکند میتوان گفت که طفلی که در آلمان به دنیا می آید پیرو خون پدری خود اقامت کشور پدری خود را کسب میکند اما طفل تا سن قانونی تابع اقامت پدری خود میباشد و بعد از آن میتواند اقامتگاه مادری خود را انتخاب بنماید که بستگی به کشور مادری خود دارد که قانون اقامت مضاعف را قبول داشته باشد .

خون به معنای این که تابعیت شخصی ناشی از نسب است وبه محض تولد تابعیت پدر ومادر خود را داشته باشد، منطقی ودرست است .

از جمله کشورهایی که تابع اصل خون هستند: اتریش،مجارستان و آلمان می باشند.

سخن پایانی

در این مقاله در خصوص مهاجرت و اخذ تابعیت کشور آلمان از طریق تولد در خاک کشور آلمان و همچنین سیستم خون و خاک و کشورهایی که تابع این سیستم هستند صحبت کردیم.

همچنین کارشناسان ما در موسسه مهاجرتی دیپلمات آماده پاسخگویی به سوالات و مشاوره شما در زمینه سفر، مهاجرت و اخذ اقامت کشور آلمان هستند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *